همزمان با بارش نخستین برف مسکو، چهاردهمین نمایشگاه آثار نواندیشی روسیه برگزار شد تا در آستانه فصل سرما، رونقی دوباره را برای آثار تفکری رقم بزند و شهروندان شبهای بلند روسیه را، برای انس با کتاب و اندیشیدن فرابخواند.
سالانه پنج نمایشگاه سراسری کتاب در مسکو برگزار میگردد، که دو تا از این نمایشگاهها بین المللی هستند. یکی در شهریور که نمایشگاهی با شرکت فعالان عرصه چاپ و نشر از داخل و خارج روسیه است؛ و دیگری در آذر، که باز نمایشگاهی بین المللی اما در حوزه اندیشه معاصر است. نان فیکشن، نمایشگاهی برای نواندیشی است که نقطه مشترک تمامی آثار شرکت کننده در آن اندیشه و نوآوری است. از تابلوهای نقاشی و کتابهای چاپ سربی دست دوم و صفحه گرامافونهای قرن نوزده و بیست گرفته تا تابلوهای نقاشی و نشریات و انتشاراتیهای اندیشه محور جدید. البته بخش عمده و هسته مرکزی این نمایشگاه به ناشران آثار تفکری اختصاص دارد.
محل نمایشگاه، خانه مرکزی هنرمندان مسکو است. ساختمانی بزرگ با طرحی جدید و سالنهای متعدد در چند طبقه که در پارک هنر در نزدیکی مرکز شهر مسکو قرار گرفته است. پارک هنر، موزه آثار تجسمی شهر مسکو در هوای آزاد است. مجسمههایی از سنگ و فلز و چوب و یا با ترکیبی از آنها، توسط هنرمندان روسیه کار شده است. بخشی از این آثار مربوط به شخصیتهای دوره شوروی است که همزمان با جریان فروپاشی، تاریخ مصرف آنها در میادین و خیابانها سر آمده است اما ارزش هنری و مادی، این آثار را در پارک هنر گرد هم آورده است تا جاذبه ای برای گردشگرانی باشد که مایل هستند مجمسههای متنوعی از لنین و استالین و دیگر همقطارانشان را یکجا تماشا کنند و عکس یادگاری بگیرند.
در ورودی نمایشگاه، صفی طولانی از بازدید کنندگان است که برای خرید بلیط ورودی نمایشگاه باید 250 روبل بپردازند تا هم بخشی از هزینههای عمومی برگزاری نمایشگاه تأمین گردد و هم مانعی باشد برای افرادی که به هر انگیزهای جز خرید کتاب، بخواهند با اشغال فضا و امکانات محدود نمایشگاه، جای خریداران واقعی را تنگ کنند.
پس از ورود کنترل شده محلی برای تحویل گرفتن لباس بیرونی و اشیاء اضافی وجود دارد تا بازدیدی راحتتر و سبکتر را برای بازدیدکنندگان و نیز شرایطی بهتر و آسانتر را برای کنترل امنیتی مسؤولان فراهم آورد.
پس از لابی و پنلهای طبقه همکف، ستونی قطور از کتابهای به صلیبکشیده، نگاه همه را به خود جلب میکند. در نظر اول، دیزاینی زیبا از آثار چاپی است که با کابلهای پلاستیکی به آستری توری چارمیخ شدهاند. مشاهده کتابهای آویزان که با بیرحمی تمام سوراخ و حلقآویز شدهاند حس تأسف و ترحم هر بینندهای را برمیانگیزد. این کار با اهدای کتاب از سوی ناشرانی صورت گرفته است که میخواهند این پیام را به مردم برسانند که کتابها روی دستمان مانده است و خریدار ندارد.
علیرغم آنکه سطح نسبی مطالعه در روسیه بالا است اما واقعیت آن است که با هجوم رسانههای جذاب مدرن به چشم و گوش مردم، درصد مطالعه در جامعه روسیه نسبت به چند دهه پیش بسیار پایین آمده است. البته رقابت بر سر به دست آوردن پول بیشتر و افزودن سرمایه و داشتن مدلهای مرفهتر زندگی پس از یک دوره زندگی بدون دغدغه سوسیالیستی، در پایین آمدن میزان مطالعه روسها بیتأثیر نیست.
از پله برقی کنار فواره کتاب که بالا میرویم در کنار غرفههای نمایش و فروش آثار هنری خانه هنرمندان، بخش کهنهچاپها و آثار هنری قدیمی است؛ کتابهای چاپ سربی، نقشههای جغرافیایی قرن هجده و نوزده و انواع کارتپستالهای و تابلوهای بزرگ و کوچک چاپی است. در کنار غرفههایی که چاپهای کمیاب و گران را برای فروش به ویترین و قفسه چیدهاند بخشی است که روی میز کتابهای گوناگون دست دوم را به فروش گذاشتهاند. از فروشندگان درباره آثار شرقی و فهارس نسخ خطی به زبانهای عربی و فارسی و ترکی پرسیدم خبری نبود. تنها در یکی از غرفهها گرامر زبان ترکی ـ تاتاری چاپ 1846 قازان بود که حدود 600 دلار قیمت خورده بود و درمیان نقشهها، یک نقشه نسبتا کوچک جغرافیایی ایران و ترکستان به زبان روسی (گویا چاپ 1768) دیدم که 100 دلار قیمت داشت. در کنار این بخش یک کافه برای پذیرایی با قیمتی مناسب بود. بخش کهنهچاپها مجموعا حدود ده غرفه بود و بقیه فضای این طبقه، کاربری همیشگی خود را داشت.
بزرگترین بخش نمایشگاه در طبقه بعدی، تقریبا کل فضا را در اختیار داشت که با دکوراسیونی زیبا میزبان ناشران داخلی و خارجی بود. بخش مرکزی این طبقه به غرفه بزرگ آلمان اختصاص داشت و ناشران خارجی با غرفههایی بزرگ و کوچک در پیرامون آلمان، در کنار غرفههای ناشران داخلی قرار گرفته بودند. غرفه باز آلمان با دکوراسیونی مدرن و رنگ روشن، کتابها را به گونهای چیده بود که در دسترس بازدیدگنندگان داخل غرفه بود. کتابها به صورت ایستاده با رعایت فاصله در کتابنماها چیده شده بود و کتابداران آماده راهنمایی و توضیح درباره آثار بودند. در یک گوشه غرفه گیشه فروش قرار داشت. بخشی از غرفه نیز با میز و کاناپه و صندلی، فضایی دلخواه برای مطالعه و گفتگوی چندنفره با نویسندگان آلمانی و نیز پذیرایی متنوع از بازدیدکنندگان بود. یک اتاقک شیشهای نیز در سمت بیرونی غرفه بود که در آن یک نفر با مخاطبانی حرف میزد که میتوانستند آنسوی شیشه صدای او را با کیفیتی عالی از طریق هدفونها بشنوند. حضور خاکستری یک کشیش پروتستان، نشانی نمادین از حضور مذهب در نمایشگاه روشنفکری بود. روبری غرفه آلمان، اصلیترین سالن کنفرانس نمایشگاه قرار داشت که با دیوارهای شیشهای، جلوی دیدید بازدیدکنندگان بود.
در طراحی دکوراسیون حداکثر استفاده از فضای نمایشگاه صورت گرفته بود. تالار اصلی و راهروهای کناری در اختیار ناشران بود و تالارهای جنبی کوچک به محل نمایش آثار طراحی، کنفرانسهای ادبیات کودکان، خلاقیتهای هنری، بازیهای فکری و غیره اختصاص داشت. ناشران به فراخور هزینهشان، جا و اندازه غرفهشان را تعیین کرده بودند. رنگهای متنوع و دکوراسیون متفاوت غرفهها، شادابی خاصی به فضای عمومی نمایشگاه داده بود. جز آلمان که مهمان ویژه نمایشگاه است؛ فعالیت فرانسه با غرفه بزرگ و شلوغش چشمگیر بود.
هر چند نمایشگاه بینالمللی تابستانه، بزرگترین نمایشگاه کتاب مسکو است اما سطح کیفی این نمایشگاه به مراتب بالاتر و بهتر است. عموم بازدیدکنندگان، کتابخوانهای حرفهای و مخاطبان جدی ناشران هستند. جنبش و جوشی آرام بر در نمایشگاه حاکم است. بیشتر آثار درباره فضای فکری و تاریخ روسیه است. مراکز علمی و مؤسسات پژوهشی غرفههای نسبتا بزرگی دارند. برخی از ناشران با استفاده فضای غرفه خود، گفتگوهایی با نویسندگان خود ترتیب میدهند تا به معرفی آثار و نویسندگان خود بپردازند.
از جالبترین آثاری که در حوزه شرقشناسی نظرم را جلب کرد یکی ترجمه منظوم گزیدهای از غزلیات رومی بود که در غرفه اوکلیک سومین نشر آن را خریدم و در غرفه «میراث شرق» نشر ترجمه روسی دیوان لغات الترک را گرفتم. در یکی از غرفهها «شاهزادگان ایرانی خاندان قاجار در امپراطوری روسیه» عنوان پژوهشی 600 صفحهای از ائلدار ائلخان اوغلو ایسماعیلاف است که در سال 2009 چاپ شده است. آن را نیز خریدم. و نیز کتابی با عنوان «تاریخ ایران» دیدم که از زبان فرانسه ترجمه شده است. یک ترجمه منظوم از قرآن تئودرا شوموفسکووا نشر 2011همراه با کتاب صوتی آن را خریدم. و یک ترجمه جدید دیگر قرآن توسط پروفسور شیدفر که از سوی انتشارات مرجانی ـ مسکو منتشر شده است.
هیچ یک از کشورهای خاورمیانه و اسلامی در این نمایشگاه غرفه ندارند. اما چندین غرفه است که یهودیها را نمایندگی میکند. از مراکز داخل روسیه نیز، تنها دو ناشر اسلامی حضور دارد؛ یکی مرجانی است که بیشتر آثار تاریخی و ادبی تاتارها را عرضه میکند و دیگری بنیاد مطالعات اسلامی روسیه است که بیشترین و متنوعترین آثار پژوهشی در حوزه مطالعات اسلامی را عرضه کرده است. نمونههایی از آثار نویسندگان و متفکران معاصر اسلامی در حوزه تاریخ و علوم قرآنی تا کلام، فلسفه و عرفان اسلامی را میتوان در پیشخان غرفه بنیاد دید. در کنار ترجمه آثاری از شهید مطهری، علامه طباطبایی، شهید بهشتی، هانری کربن، سید حسین نصر، ویلیام چیتیک و آن ماری شیمیل آثاری نیز توسط اسلامشناسان روسیه همچون ایفگینینا فرولوا، ایلشات نصیروف، حیدر جمال و توفیق ابراهیم به نگارش درآمده اند. فارغ از جنبه علمی و آکادمیک، اکثر آثار بنیاد مربوط به مسائل زنده و مورد چالش و پرسش معاصر است که نظر طیف متنوعی از بازدیدکنندگان را به خود جلب میکند.
علاو بر آن در بخشی از غرفه بنیاد، آثار هنری چاپ ایران، شامل انواع قرآنهای نفیس فاکسیمیلی، دیوان اشعار، آثار مینیاتوری و نیز کتابهای مصوری درباره معرفی معماری، فرهنگ و جاذبههای گردشگری ایران به ابتکار یک زوج فرهنگی عرضه شده است که جلب توجه ویژهای دارد. آنها معتقدند: امروزه دیگر نمیتوان فرهنگ را با هدیه دادن تبلیغ کرد؛ باید به گونهای شایسته و جذاب عرضه نمود تا جایی در سبد خرید خانوارها داشته باشد.
در کنار بخش ناشران، نشریات و روزنامههای فکری ـ فرهنگی روسیه نیز غرفههای خاص خود را دارند که علاوه بر عرضه نمونههایی از شمارگان اخیر خود، کتابهای منتشره خود را نیز به نمایش گذاشتهاند. از غرفه نشریه «سنوب» یک مجموعه شامل داستانهایی کوتاه از 35 نویسنده معاصر روسیه به نام «تیر سرخ» را میخرم که به مناسبت 175 سال حرکت «کراسنایا استریلا»، قطار سرخ مسکو ـ سنت پیترزبورگ منتشر شده است. سنوب، زیباترین و فانتزیترین دکوراسیون بخش نشریات را دارد که چند عکس یادگاری هم آنجا میگیرم.
طبقه چهارم با طراحی خاص خود، بخش ویژه انتشارات کودکان است. غرفه «تاریخ زنده» با دکوراسیون جنگ پاتوق کودکانی است که با مطالعه آثار و گرفتن عکسهای یادگاری در آن، آموزه میهنپرستی را فرامیگیرند. «نبرد بارادینسکایا» و «نبرد بر روی یخ» عناوین برجسته دکوراسیون این غرفه باز است. علاوه بر غرفههای ناشران غرفههایی برای داستانگویی، بازی تاریخی «قزاقی» بر روی یک طرح خاص، و نیز سالن نمایش تابلوهای طراحی و نقاشی کتاب کودک است. در یک سالن کوچک توضیحات یک خانم آلمانی درباره کتاب کودکان، همزمان به روسی ترجمه میشود. در پشت سالن کنفرانس این طبقه، ردیفی از درختچههای فلزی است که نشریاتی با سیم از آن آویخته است که میتوان بر روی متکاهای ویژه پای درخت نشست و رایگان به مطالعه پرداخت.
بخش آخر بخش عرضه محصولات موسیقی است که نمایانگر جریانهای فکری گذشته و حال روسیه هست. که در آن میتوان انواع آلبومهای کلاسیک و صفحه گرامافونهای دست دوم را سراغ گرفت و انواع تیشرت، لیوان، کلاه و سایر محصولاتی را خرید که نشان و نماد گروههای موسیقی بر روی آنها نقش بسته است. در انتهای راهرو در کنار نمایشگاهی از دستنویسهای روزنامهنگاران و نامههای فعالان عرصه اندیشه، بوفهای برای پذیرایی آماده است.
شب پس از پایان وقت روز سوم نمایشگاه، در سالن آمفی تئاتر خانه هنرمندان فیلم صامت نوسفراتو، به نمایش درآمد. نوسفراتو فیلمی در ژانر فانتزی ترسناک اثر کارگردان آلمانی، مورنائو است که در سال 1922 ساخته شده است. نوشتههای فیلم به روسی برگردانده شده بود و یک گروه روسی آهنگی ویژه برای آن نوشته بودند که همراه نمایش فیلم به صورت زنده و زیبا اجرا کردند. نوسفراتو داستان خون و طاعون است که همراه وامیپیر، این مرده متحرک خونآشام، از قلعهای متروک به شهر میآید تا وحشت را در رگهای بیخون مردم بدواند. گزینش این فیلم برای نمایش، به افتخار آلمان، مهمان ویژه نمایشگاه امسال نان فیکشن بود.
در یک نگاه کلی، در فضای فعلی روسیه نمایشگاه در وضعیت مطلوبی برگزار شد. با توجه به دغدغههای اقتصادی دولتهای پس از فروپاشی، مسئله فرهنگ در فدراسیون روسیه کممهری دیده است و کاهش بودجههای مراکز پژوهشی علوم انسانی و شرقشناسی، آسیبی جدی متوجه گرایشهایی کرده است که ارتباط مستقیمی و زیادی با درآمد اقتصادی ندارند. و بخشی مهمی از نیازها در این زمینه، از طریق ترجمه آثار غربی تأمین میگردد. تا روسیه پس از یک دوره نبرد سرد و گرم ایدئولوژیک، باز حداقل در حوزه علوم انسانی همچنان غرب را همراهی کند.