مرکز مطالعاتی بنیاد مرجانی، سخنرانی “جامعه اسماعیلیان مسکو: نگاهی به آینده با بکگراند گذشته” را روز 20 اکتبر 2017 در کتابخانه مرکز فرهنگی «دار» در مسکو برگزار نمود. سخنران جلسه، آقای طاهر صفربکویچ قلندراف، دکترای علوم تاریخی، محقق ارشد مؤسسه قومنگاری و انسانشناسی آکادمی علوم روسیه بود که خود از پامیریهای تاجیکستان است.
وضعیت اسماعیلیان پامیر پس از فروپاشی شوروی، مهاجرت اسماعیلیان پامیری به فدراسیون روسیه، زندگی جامعه پامیری در مسکو و نگاه پامیریها به آینده خود از جمله موضوعاتی بود که در این سخنرانی به آنها پرداخته شد و سخنرانی با اسلاید و در بخشی همراه با تصاویر قومنگاری اسماعیلیان در قرن بیستم بود.
آقای قلندراف، ابتدا به تنوع قومی ـ زبانی پامیر پرداخت سپس گزارشی از وضعیت اسماعیلیان در جهان و مراکز مهم اسماعیلی در دنیا پرداخت سپس وضعیت پامیریها در فدراسیون روسیه و مسکو تشریح نمود. جلسه با پرسش و پاسخ شرکت کنندگان به پایان رسید.
***
کوهستانهای بلند دره پامیر در جمهوری تاجیکستان، مسکن ملل پامیر است که پیرو اسلام، و شاخهای از تشیع هستند. امروزه جمعیت اسماعیلیان پامیری، در منطقه خودمختار بدخشان کوهستانی واقع در تاجیکستان، در حدود 150 هزار نفر برآورد میشود.
زبان پامیری، باقیمانده زبان سغدی باستان است که جزو ذخائر فرهنگی تاجیکستان است که مورد توجه دولت تاجیکستان قرار نمیگیرد و زبان آنان نیز در مدارس تدریس نمیشود و مورد تبعیض و آسیمیلاسیون زبانی ـ فرهنگی قرار دارند.
جمعیت اسماعیلیها در دنیا از 10 تا 15 میلیون نفر برآورد میشود. بیشترین جمعیت متمرکز آنها در پاکستان، پامیر در آسیای میانه و افغانستان است.
در دهه 20 قرن بیستم بولشویکها، طبقه پیرها را نابود کردند. چون آنها را آدمهای آقاخان میدانستند. و آقاخان را به دلیل روابطی که با غربیها داشت عامل غرب میشمردند. به همین دلیل، پیرها همکار امام در محل بودند که همه شان را بلشویکها از بین بردند.الآن دیگر این ساختار پیرها نیست و ساختار جدید هست. بنیاد آقاخان.
الآن امام ما، رهبر واحد در زندگی مذهبی و مادی اسماعیلیها هست. وی معتقد است که نه تنها آخرت که کیفیت زندگی پیروانش نیز برای او بسیار مهم است. برای همین، بنیاد به توسعه و احداث مؤسسات علمی ـ آموزشی، بیمارستان و غیره نیز میپردازد و در بالا بردن سطح زندگی اسماعیلیان تلاش میکند.
جمعیت اسماعیلیهای مسکو پس از فروپاشی حدود 400 نفر بود که در سالهای بعد به 2500 نفر رسید. از سال 1999 دفتر اسماعیلیها در مسکو تأسیس شد. و در حال حاضر هم حدود 15 هزار الی 18 هزار اسماعیلی در مسکو هست. البته آمار دقیقی در دست نیست که ارائه دهیم. همه جمعیت آنها در این تشکیلات ما شرکت نمیکنند. البته ما همه پامیریها از جمله قرقیزها را نیز پوشش میدهیم. ما امیدواریم که شعبهای از بنیاد آقاخان در مسکو تأسیس شود. چرا که آینده جامعه اسماعیلی تاجیکستان، به وضعیت اسماعیلیان روسیه وابسته است. بنیاد آقاخان در همه کشورها نقشی جدی بازی میکند. در چنین مرکزی همه مذاهب، مراسم خود را بجا می آورد و مرکز تلورانس و رواداری مذهبی است.
تجربه نشان میدهد که جامعه اسماعیلی در جوامع غیر اسلامی و جوامع سکولار بیشتر و بهتر رشد میکند و اسماعیلیان در جوامع مسلمان وضعیت بدتری دارند. این مسئله اولا به دلیل وضعیت خود این کشورها به لحاظ توسعه اقتصادی و اجتماعی است و دوما ضعف پلورالیسم دینی و رواداری مذهبی در جوامع مسلمان، عامل دیگر این وضعیت است.
امروزه اسماعیلیان در برخی کشورهای خاورمیانه، بدتر از اسماعیلیان پرتقال روزگار میگذرانند و اسماعیلیهای هند و پاکستان نیز بدتر از اسماعیلیان کانادا زندگی میکنند. اسماعیلیان در افغانستان، دشواریهای خودشان را دارند آنها حتی مجبورند که مذهب خود را مخفی نمایند. برای همین خیلی دشوار است که آمار درستی از جمعیت آنان به دست آورد. مثلا در کابل، اسماعیلیان نمازخانه دارند اما، در جامعه مجبورند که مذهب خود را مخفی کنند. در اوگاندا یک ناسیونالیست برسر کار آمد که به همه آسیایی ها گفت که باید اوگاندا را ترک کنید و این سیاست، وضعیت اسماعیلیان را نیز تحت تأثیر قرار داد.
امامان اسماعیلی خیلی تأکید کردند به تحصیل، تا اینکه اسماعیلیهای فارغ التحصیل توانمند گردند و بتوانند به دیگر اسماعیلیان کمک کنند.
وی در پاسخ به پرسشی درباره میزان پایبندی اسماعیلیان به مراسمهای مذهبی و شعائر دینی اعلام نمود که امام ما میگوید که قانون هر کشوری را باید رعایت نمود. به همین دلیل در برخی کشورها ما نماز جماعت نداریم. اما اگر یک اسماعیلی بخواهد به مسجدی برود، منعی وجود ندارد. در کشورهایی که بنیاد آقاخان هست، بخش دعا و مناجات هم دارد و اسماعیلیان در آنجا به عبادت میپردازند. در سال نود آقا خان آمد به دوشنبه و در آنجا مرکز اسماعیلی را افتتاح کرد که در آن یک سالن بزرگ برای نماز وجود دارد. اما در روسیه چنین مرکزی برای اسماعیلیان نیست.
وی در پاسخ به سؤالی درباره تبلیغ اسماعیلیه برای دیگر انسانها گفت که: «الآن دیگر میسیون دعوت وجود ندارد و داعیان اسماعیلی دیگر نیستند».
در آخر جلسه یکی از شرکتکنندگان درباره مشکلات موجود بین هویت تاجیکی و هویت پامیری، ضمن سؤالی گفت که: من از قوم واخان هستم. تا 14 سالگی در تاجیکستان بودم و تا حالا مشکلی در رابطه با تاجیک بودن خودم حس نکردهام. یعنی تعارضی بین هویت قومی و هویت ملی من نیست. من واخان و در عین حال تاجیک هم هستم.
آقای طاهر قلندراف، در پاسخ گفت که: الآن مسئله تنها این نیست که کسی خود را تاجیک بداند یا نه؟ مسئله این است که خود تاجیکها درباره شما چه فکر میکنند. همسایه ات تو را چه حساب میکند. نظر عالمان و زبانشناسان در این باره چیست؟ من هم اینجا میتوانم ادعا کنم که هویتی کاملا روسی دارم اما مگر دیگران قبول خواهند نمود که من واقعا یک روس هستم؟!
***
در این جلسه حدود چهل نفر شرکت داشتند و نوع رابطه اسماعیلیان با دیگر جوامع اسلامی به ویژه تعامل آنها با شیعیان و اهل سنت نیز مورد پرسش شرکت کنندگان بود.