تاكنون در اروپاي غربي درباره تاريخ مطالعات قرآنی مطالب زيادي نوشته شده است ولي درباره سرنوشت اين كتاب در روسيه1 مطالب چندان زيادي در دست نيست و اين در حالي است كه اوضاع ژئوپلتيكي روسيه و ويژگيهاي تاريخ آن باعث برخورد ويژه با اين كتاب مقدس اسلام شده است. مطالب آرشيوي حاكي از آن است كه قرآن در كتابخانههاي شخصي تزارهاي روسي (ايوان مخوف، كاترين كبير و پطراول) وجود داشت. سرنوشت انتشار، ترجمه و مطالعه نسخههاي نفيس قرآن نيز اغلب با تصميمات شخصي فرمانروايان روسيه ارتباط داشت.
اولين آشنايي روسيه با اسلام از طريق تماسهاي بازرگاني و ديپلماتيك با بلغارستان ولگا، خوارزم، دربند و ماوراءالنهر صورت گرفت. تا اواسط قرن 13 بخش عمده اراضي روسنشين جزو مدار نفوذ سياسي، ايدئولوژيكي و فرهنگي اردوي طلايي (آلتین اوردو) قرار گرفت كه در آنجا اسلام از نفوذ فراواني برخوردار بود. اسلاميسازي اردوي طلايي صد سال بعد به پايان رسيد. در آن سالها در روسيه هر چيزي مرتبط با اردوي طلايي و اسلام اعتبار بالايي داشت. آيات قرآن در داخل كرميلن مسكو كه تا پايان قرن پانزدهم مقر رسمي “باسقاقها” (مسئولين جمعآوري ماليات براي مركز اردوي طلايي) بود طنينانداز ميشد. در آن زمان همزيستي مسيحيت ارتدوكس كه در روسيه دين حاكم بود و اسلام بهعنوان دين اردوي حاكم مشاهده ميشد.
در دوران بعد از اردوي طلايي، بسياري از آداب و رسومي كه ريشه در اسلام داشتند، نقش مهم خود را تا مدت زيادي در شيوه زندگي روسها حفظ كردند. روسيه كه سرزمين و تا اندازه زيادي نظام دولتي اردوي طلايي را به ارث برده بود، بعد از فروپاشي بيزانس در سال 1453، به وسيله هلالي از كشورهاي مسلمان احاطه شد. روسيه تا اواسط قرن نوزدهم غير از آرم معروف عقاب دوسر، در روابط با كشورهاي شرقي از طغرايي استفاده ميكرد كه حاوي نوشته “بعناية رب العالمين” بود. تصادفي نيست كه تا اواسط قرن 16 در اروپا اين ديدگاه رواج داشت كه دولت روسي در دست نخبگان تاتار مسلمان است. ماكسيم گرك (1555-1470)، نويسنده معروف كليسايي و عالم و فيلسوف، با نگراني در يكي از آثار خود نوشت كه ممكن است به زودي ساكنان پايتخت روسيه عمامه به سر كنند.
اوج ظفرمندانه هجوم متقابل روس، تصرف شهر قازان توسط نيروهاي ايوان مخوف در سال 1552 بود. اين حادثه 60 سال بعد از تصرف گرانادا توسط مسيحيان (سال 1492) رخ داد. روسيه به تدريج به برتري خود نسبت به كشورهاي مسلمان همسايه اعتقاد پيدا كرد. روند بيرون راندن اسلام از همه زمينههاي اجتماعي و فرهنگي كه قبلاً تحت تأثير اسلام بودند شروع شد. ميراث معنوي بيزانس تكيهگاه ايدئولوژيكي اعلام شد و مسكو بهعنوان «رم سوم» اعلام شد كه جاي قسطنطنيه را – كه به دست كفار افتاد – گرفته است. خط سياسي يكسانسازي مذهبي اتباع دولت روسيه باعث شد كه در ادبيات روسي پيرامون قرآن و اسلام، بهطور كلي مباحث مذهبي – سياسي جايگاه اول را به خود اختصاص دهند. از سوي ديگر، الحاق تدريجي سرزمينهاي فزاينده مسلماننشين و ضرورت تأمين وفاداري آنها به دولت مركزي، مستلزم پخش اطلاعات عيني درباره باورها و سنتهاي ديني و احترام به آنها بود. تاريخ مطالعه و ترجمه قرآن در روسيه با اين دو گرايش ارتباط ناگسستني دارد.
ترجمه رسالههاي مذهبي – فلسفي و آثار تاريخي ضد اسلامي يوناني، لاتين و لهستاني، تا مدت زيادي منبع اصلي اطلاعات روسها درباره اسلام و قرآن بود. طي چند قرن، اطلاعات تحريف شده درباره قرآن و پيامبر و اركان اسلام – كه از همان آثار برگرفته شده بود – آثار تاريخي، تاريخي – ادبي و عامالفهم به زبان روسي را پرميكرد. رسالههاي ضداسلامي، مبناي ايدئولوژيكي مبارزه با باب عالي و اقمار آن را تشكيل ميداد. در اينجا ميتوان به آثار ماكسيم يوناني مانند جواب مسيحيان به آگاريان (عربها) كه به دين مسيحي ارتدوكس ما بد و بيراه ميگويند و سخن افشاگرانهاي بر عليه حيله آگاري و موامف، اشاره كرد. گفتني است كه ماكسيم يوناني (ماكسيم گرك) براي مدت زيادي نظريهپرداز اصلي محافل مذهبي ـ كليسايي دولت روسيه بود. آثار وي از نظر محتوا و انديشه به مجموعه طليطله نوشته پطروس واجب التكريم اسپانيايي نزديك است.
در نوشتههاي آندري كوربسكي (1583-1528)، شاگرد و همعصر ماكسيم گرك و نيز در آثار ايوان پرسوتوف كه طرفدار الحاق خاننشين قازان به روسيه بود، آگاهي بيشتري به اسلام مشاهده ميشد. ديدگاههاي آنها تا اندازه زيادي با ديدگاه نظريهپردازان ديني اروپايي مانند نيكولاي از كوزان (1464-1401) و خوان دسگويا (1458-1400) مطابقت داشت. زندگي و فعاليت آندري كوربسكي و ايوان پرسوتوف با مناطق غربي روسيه و ليتواني ارتباط داشت. به همين دليل، اولين ترجمه قرآن از زبان عربي به زبان اسلاوي (بلوروسي) در ليتواني، در قرنهاي 15-17 انجام گرفت. اين ترجمه در محيط تاتارهايي كه در خدمت امراي ليتواني بودند صورت گرفت.2 ترجمه همعصر قرآن به زبان اسپانيولي مسلمانان (الخاميادو) با اين ترجمه نوعاً در يك سطح قرار دارد.
تعداد روزافزون تاتارها به خدمت روسيه درآمدند. در لیست وسايل نهاد سفارتي كه در سال 1560 در زمان ايوان مخوف تدوين شد، قرآن تاتاري كه بر روي آن تاتارها سوگند ياد ميكنند3 نيز ذكر شد. در آنجا نكته جالبي اضافه شده است: در ماه مه سال 78 (1570) پطر گريگوريف قرآن را پيش تزار برد.4 يكي از نسخههاي قرآن كه براي سوگند مسلمانان بهكار گرفته ميشد، حفظ شده است. اين مجموعه شامل قسمتهايي با ترجمه موازي فارسي و تركي است.5 آيه 91 سوره 16 كه براي سوگند به كار گرفته ميشد، با حروف طلايي نوشته شده بود. زيرا آن قسمتي با متن ذيل و به حروف تندنويسي مسكويي قرن 17 و اوايل قرن 18 چسبانده شد:
در قرآن بايد از اين ماده براي سوگند استفاده كرد كه ترجمه آن به اين قرار است:
“فصل 156 درباره زنبور كه به عربي آجيل ناميده ميشود. هر كاري را كه در برابر خداوند سوگند ياد ميكنيد، اجرا كنيد و كاري برخلاف سوگند خود انجام ندهيد. شما خداوند را شاهد سوگند خود قرار دادهايد”.7
در حال حاضر ميتوان گفت كه اين نخستين ترجمه قرآن به زبان روسي است كه به ما رسيده است. نسخه خطي كه در اينجا ذكر شده است، مظهر همه اقوام مسلمان اطراف روسيه و نيز جمعيت مسلمان خود روسيه است.
مناقشات دائمي با همسايگان مسلمان و به خصوص تشنج در روابط روسيه با تركيه، باعث تصويب احكام ايدئولوژيكي شديدي شده بود. در فرمان تزار كه در سال 1681 توسط ايوان پنجم صادر شد، عدم تسامح با اسلام به صورت سياست دولت در آمد. در همان زمان اولين اثر درباره قرآن در روسيه نوشته شد. در سال 1683 در شهر چرنيگوف رساله قرآن مسلمانان، علم كفار و يهوديان و مشركين نوشته يوناكي گالياتوفسكي (متوفاي سال 1688) رئيس آكادمي كمييفموگيليف به زبان لهستاني نوشته و چاپ شد.8 كتاب، وقف شاهزادگان ايوان و پطر (پطر اول آينده) شده بود. در اين رابطه ترجمه روسي كتاب مذكور سفارش داده شده و دو بار توسط يك نويسنده گمنام و توسط گادزلوفسكي مترجم نهاد سفارتي انجام گرفت.9
اين كتاب بهصورت بحث بين دو شخصيت مجازي القرآن و كوهلت نوشته شده و آيات اصلي و تخيلي قرآن را در بر ندارد و نشان دهنده عدم آشنايي كامل نويسنده با متن قرآن است. گالياتوفسكي غيراز آن، دو كتاب ديگر نوشته است كه در آنجا به نحوي قرآن را ذكر ميكند. اثر اول آسمان جديد10 است كه به معجزههاي مراسم مقدس اختصاص دارد و اثر دوم، رساله ضداسلامي قويي با پرهاي خود11 ميباشد. در كتاب اول دو آيه تخيلي و يك آيه واقعي (سوره 3، آيه 45)12 از قرآن آورده شده است. در رساله دوم فقط اشارههاي كاذبي به قرآن مشاهده ميشوند كه ظاهراً از سنت اروپايي بر گرفته شدند.
اولين تلاشها براي بررسي علمي، ترجمه و توسعه قرآن در روسيه توسط پطر اول به عمل آمد. وي در چارچوب سياست شرقي خود به يك سري اقدامات در جهت مطالعه منظم شرق مسلمان دست زد. بنا به دستور وي در سال 1716 در سنپترزبورگ اولين ترجمه قرآن به زبان روسي كه توسط يك مترجم گمنام13 انجام گرفت، به چاپ رسيد. اين ترجمه روسي از روي ترجمه فرانسوي آندره دريه انجام گرفت كه اغلب به دميتري كانتمير يا پطر پاسنيكوف نسبت داده ميشود. ترجمه روسي كه در سن پترزبورگ منتشر، شد، القرآن درباره محمد يا قانون تركيب14 ناميده شده و همچنين دربرگيرنده پيشگفتار نويسنده تحت عنوان 15Sommaire de la Religion des Turcs بود. مترجم نه تنها اشتباهات مترجم فرانسوي را تكرار كرد بلكه اين اشتباهات را مضاعف كرد و نشان داد كه آشنايي بسيار سطحي از زبان فرانسه دارد. همين امر كفايت ميكند تا اين ترجمه به كانتمير و پوسنيكوف كه حتماً از چنين اشتباهاتي اجتناب ميكردند، نسبت داده نشود.16
چند سال بعد اثر دريه يك بار ديگر توسط پطر پوسنيكوف به زبان روسي ترجمه شد. پوسنيكوف پزشك، فيلسوف، ديپلمات (مأمور ديپلماتيك در پاريس در سالهاي 1710-1702) و دكتر دانشگاه پادوآ بود.17 اين ترجمه كه كمي دقيقتر است، در دو نسخه خطي حفظ شده است.18
پطر اول كه به اطلاعات دقيقتر درباره اين مسئله نياز داشت از امير دميتري كانتمير (1723-1663)، حاكم مولداوي، شخصيت بزرگ دولتي و دانشمند برجستهاي (او عضو آكادمي علوم برلين بود) كه در زمان اقامت در تركيه بهعنوان گروگان، با اسلام و زبانهاي شرقي آشنايي خوبي پيدا كرده بود، خواست محتواي قرآن و زندگي حضرت محمد(ص) به صورت مفصل تشريح شود.19 كتاب كانتمير كه به زبان لاتين نوشته شده بود، در سال 1722 ترجمه شده و در سنپترزبورگ تحت عنوان كتاب سيستم يا وضعيت دين محمد به چاپ رسيد.20 احتمال ميرود كه پطر كبير طي نامهاي خاص مورخ 18 ژوئيه 1722 يعني در روز آغاز لشگركشي خود به ايران، خواسته بود همين كتاب براي او به آستاراخان آورده شود.21
رشد منافع روسيه در شرق باعث شد كه در قرن هجدهم يك سري آثار با محتواي مشابه منتشر شود. اين آثار از محبوبيت زيادي برخوردار بوده و بارها تجديد چاپ شدند. اواخر قرن در نشريات روسي كه عمدتاً براي تفريح منتشر ميشدند، اغلب مطالبي درباره اسلام و قرآن به چاپ ميرسيد. البته در اين مطالب متعدد نيز قرآن به عنوان حرف فتنهآميز محمد ذكر ميشد.
مرحله جديد تاريخ قرآن در روسيه با حكومت كاترين دوم ارتباط دارد. وي بعد از پيروزي در جنگها با تركيه، الحاق نهايي كريمه (1783) و مناطق مسلماننشين ديگر به روسيه، به اقدامات فوري اداري و آرامكردن مردم اين مناطق نيازمند بود. وي عواقب منفي فعاليت دفتر “غسل تعميد مسلمانان قازان” (1764-1740) كه به دستور امپراطريس آنا ايوانونا تحت رياست بوقا كناشويچ تأسيس شده بود را درك كرده و به همين دليل در 17 مارس 1775 بيانيهاي درباره اعطاي الطاف به اقشار مختلف به مناسبت انعقاد پيمان با باب عالي عثمان صادر كرد. در اين سند و به خصوص در سند “تسامح ديني” مورخ سال 1785 يك سري موازين مربوط به حقوق مسلمانان در خاك امپراطوري روسيه ذكر شد.22
در سال 1782 اداره “مفتيات” در قلعه روسي اوفا تأسيس شد. شش سال بعد در همانجا مجلس روحاني مسلمانان اورنبورگ تأسيس شد و روحانيون مسلمان براي اولين بار در كنار كليساي ارتدوكس قشر روحاني شناخته شدند. مساجدي از جمله در مسكو (سال 1782) ساخته شدند و مدارس ديني افتتاح گرديد. براي مثال، در سال 1771 در قازان مدرسه آپانايفسكي و آخوندوفسكي و در سال 1780 مدرسه اميرخان افتتاح شد. ميرزاهاي تاتار و سران باشقيرها از حقوق اشراف روسي برخوردار بودند (سال 1784) و به تجار مسلمان در زمينه تجارت با تركستان، ايران، هند و چين امتيازهايي داده شد. مطابق فرمان كاترين دوم در سال 1787 در “مطبعه آسيايي” سنپترزبورگ كه يك چاپخانه خصوصي بود، براي نخستين بار در روسيه متن كامل عربي قرآن جهت توزيع بين قرقيزها منتشر شد.23 همزمان با اين كار دستور ساخت مساجد از محل بودجه دولتي داده شد. خود كاترين ميگفت كه هدف اين كار “نه معرفي دين محمدي بلكه جلب به سوي چنگك ماهيگيري است”.24 قرآن از محل خزانه دولتي منتشر شد. انتشار اين كتاب جوابي به شكايات تاتارها از گراني كتابهايي بود كه آنها از خارج تهيه ميكردند. قرآن با حروف خاصي كه براي اين كار ساخته شده بود، چاپ شد. اين حروف براساس تصاوير ملاعثمان اسماعيل ساخته شده بود. حروف مذكور از همه حروف عربي كه قبل از آن در روسيه و در چاپخانههاي اروپا وجود داشتند، بهتر بود.25 فرق اين چاپ قرآن با قرآنهاي اروپايي اين بود كه حالت آن كاملاً اسلامي بود. متن قرآن توسط ملاعثمان اسماعيل براي چاپ آماده شده و به صورت مفصل به زبان عربي تفسير شده بود (تفسير در حاشيه آمده است). در شهر سنپترزبورگ از سال 1789 تا 1798 پنج نشر قرآن از زير چاپ درآمد (تيراژ آنها طبق اطلاعات مختلف بين 1200 و 3600 نسخه بود). در مراحل بعدي، خزانه دولتي از محل فروش قرآن درآمد خوبي داشت.26
انتشار قرآن در روسيه يكي از عواملي بود كه كاترين دوم در سياست خارجي خود و از جمله در جنگ با تركيه مورد استفاده وسيعي قرار داد و خود را حامي اسلام نشان داد.27
ابتكارات كاترين با مخالفت محافل ميسيونري مواجه شد كه مانند سابق قرآن را بهعنوان “مكتب كاذب و مضر” و مغاير با دين مسيحي تعبير ميكردند. كاترين را متهم ميكردند كه با انتشار قرآن زمينه را براي تقويت نفوذ قرآن در ميان تاتارها مهيا كرد. او را به خصوص به خاطر تأسيس مجلس روحاني اسلامي اورنبورگ سرزنش ميكردند. اما امپراطريس در مجموع به خطي ادامه داد كه موجب رشد سريع نفوذ قدرت مركزي در مناطق مسلماننشين امپراطوري شد. تجار از ميان مسلمانان روسيه واسطهي بين روسيه و همسايگان مسلمان آن شدند و به پيشروي روسيه به اعماق آسيا كمك زيادي كردند. مسلمانان بهطور وسيعي به خدمت در ارتش و نيروي دريايي روسيه جلب شدند كه در آنجا براي رساندن خدمات مذهبي به آنها مقامهاي ويژه ملا، آخوند و مؤذن ايجاد شد. طي فرمان مورخ 15 دسامبر 1800 محدوديتهاي انتشار ادبيات ديني اسلامي در روسيه رفع شد. در سالهاي 1802-1801 حروف عربي چاپخانه آكادمي علوم به شهر قازان واگذار شد كه در آنجا يك سال قبل بنا به خواهش تاتارهاي قازان، چاپخانه آسيايي جنب “ژيمنازيوم قازان” تأسيس شده بود.28 در آنجا يك نشر قرآن صورت گرفت كه روي آن تاريخ 1801 زده شد. ظاهر آن به قرآنهاي سنپترزبورگ شبيه بود. نسخههاي اين قرآن كه با كمك مالي يونساف و اميرخاناف29 چاپ شدند و نيز تجديد چاپ بعدي اين قرآن “قرآنهاي قازان” ناميده شدهاند. در سال 1829 اين چاپخانه به چاپخانه دانشگاه ملحق شد. تا سال 1840 چاپ ادبيات اسلامي حق استثنايي آن محسوب ميشد.
اين قرآن كه مورد قدرداني شرقشناسان اروپايي قرار گرفت، بارها تجديد چاپ شده و در اروپا جاي همه قرآنهاي قبلي را گرفت. قرآنهاي قازان كه بهعنوان نشر اول اسلامي تلقي شدند، رواج زيادي يافته و مكرراً در مشرق تجديد چاپ شدند (تقليد خطي از آن هم وجود دارد).30 به عقيده ر.بلياشر، به احتمال قوي همان قرآن در روند تثبيت چند قرني متن يكسان قرآن نقش تعيين كنندهاي را ايفا كرد.31
طرح كاترين كبير در زمينه انتشار و توزيع قرآن به خاطر شرايط خاص تاريخي، به خوبي ادامه يافت. اواسط قرن 19 نه تنها قازان كه مركز اصلي مسلمانان روسيه بود بلكه باغچهسراي، اورنبورگ، باكو، اوفا و تروئيتسك به مراكز فرهنگي اسلامي مهمي تبديل شدند كه در برخي زمينهها از استانبول، قاهره و بيروت دست كمي نداشتند. رشد صنعتي، سطح بالاي تحصيل مردم بومي، انديشههاي رستاخيز مذهبي – سياسي كه تودههاي وسيع مردم را به خود جلب كردند و به خصوص نفوذ فرهنگ روسي موجب اين امر شده بود. محصولات چاپخانههاي قازان يكي از كالاهاي اساسي در بازارهاي كتاب بخارا، سمرقند و تاشكند بود. قرآنهايي كه در قازان منتشر شده بود در ايران، افغانستان، هند و عربستان به چشم ميخورد. ولي زماني بود كه قرآنهاي قازان در معرض خطر جدي قرار گرفته بودند. در سال 1849 رئيس سينود مقدس از نيكلاي اول خواهش كرد انتشار قرآن در قازان منع شود چرا كه اين امر موجب دوري تاتارهاي ارتدوكس از دين ارتدوكس ميشد. در عين حال خاطرنشان شد كه تنها در يكي از چاپخانههاي خصوصي قازان طي يك سال، 200 هزار نسخه قرآن منتشر شده است. تزار بر روي گزارش رئيس سينود نوشت: «ميتوان چاپ قرآن و كتب مذهبي اسلامي ديگر را ممنوع كرد». اين پرونده به صلاحديد كميته وزيران گذاشته شد.32 فرماندار نظامي قازان اطلاع داد كه واقعاً طي سالهاي 1846-1841 در دو چاپخانه خصوصي شهر قازان 26 هزار نسخه متن كامل قرآن و قسمتهاي آن به چاپ رسيده است. تيراژ كتابهاي ديگر مذهبي مسلمانان برابر 45 هزار نسخه بود. ارقام مربوطه در مورد چاپخانه دانشگاه قازان در سالهاي 1840-184 به ترتيب برابر 33 هزار و 36 هزار نسخه بود. معلوم شد كه قرآن و كتب ديني به زبانهايي منتشر ميشوند كه اكثريت مطلق تاتارها به اين زبانها مسلط نيستند. افزون بر آن، بخش عمده تيراژ به خارج از منطقه ولگا ارسال شده و در تجارت روسيه با كشورهاي آسياي ميانه سهم قابل توجهي را داشت. در آنجا كتابهاي درجه عالي چاپ روسيه نان رقيبان را آجر كرده و بازارها را كاملاً تسخير كرده بودند. به عقيده كابينه وزيران، قطع چاپ كتب اسلامي در قازان ميتوانست باعث شود تجارت كتاب به دست انگليسيها بيفتد و كتابهاي انگليسي به مرز روسيه قاچاق شوند. در اين صورت قرآن در چشم مسلمانان اهميت بيشتري پيدا خواهد كرد و مسلمانان به ضديت بيشتري با مسيحيت خواهند پرداخت. همچنين به فقدان ارتباط بين رشد تعداد كتابهاي مذهبي و خروج تاتارهاي ارتدوكس از دين ارتدوكس اشاره شد. در اين رابطه روش موجود حفظ شد ولي سانسور شدت يافت تا در كتابهايي كه منتشر ميشوند، «هيچ تفسير و تعبير مضر و ملاحظات بر عليه دولت و دين ارتدوكس درج نشود».33
تقريباً همزمان با متن قرآن كه به ابتكار كاترين دوم چاپ شد، دو ترجمه جديد قرآن كه در زندگي فرهنگي روسيه نقش بسزايي را ايفا كردند، منتشر شدند. ترجمه اول كه در سال 1790 منتشر شده و برگرداني از ترجمه فرانسوي دوريه بود، توسط م. وريوكين (1795-1732)، اديب نامدار روسي و اولين مدير “ژيمنازيوم قازان ” صورت گرفت كه در آنجا با تلاش وي تدريس زبانهاي شرقي معرفي شده بود.34 وريوكين به چند زبان خارجي تسلط كامل داشت. وي در سال 1763 به سمت مترجم كابينه شخصي كاترين دوم منصوب شد. بدون شك، كار بر روي اثري درباره تحليل تطبيقي واژههاي ديني روسي با واژههاي مربوطه لاتين، آلماني و فرانسوي و نيز ترجمه تاريخ امپراتوري عثماني نوشته آباتمينيو و تصوير كامل امپراتور عثماني نوشته ايكناس دوسون، در ترجمه بعدي قرآن به او كمك زيادي كرده بود.
دو سال بعد در سنپترزبورگ ترجمه ديگر قرآن آماده شد كه توسط شاعر روسي، كولماكوف (متوفي سال 1804)35 از زير چاپ در آمد. اين ترجمه از روي ترجمه انگليسي سيليو كه منعكسكننده سطح جديد و بالاتر شرقشناسي اروپايي بود، انجام گرفت. كولماكوف كه مترجم حرفهاي زبان انگليسي است، در هيئت رئيسه نيروي دريايي خدمت كرده و عمدتاً به ترجمههاي فني ميپرداخت. وي خارج از محيط خدمت، نثر انگليسي ترجمه كرده و شعر ميگفت و در سال 1791 مجموعه اشعار خود را به چاپ رساند.
با اين حال، همان ترجمه م. وريوكين در تاريخ ادبيات روسيه نقش مهمي را ايفا كرد. وريوكين كه دانشمندي با استعداد، كمدينويس و مترجم و عضو آكادمي علوم روسيه و آكادمي علوم امپراتوري بود، توانست به ترجمه خود خصوصيات ادبي والايي ببخشد.
عناصر زبان كليسايي اسلاوي كه وريوكين در ترجمه خود گنجاند، باعث شد كه اين ترجمه با سبك باشكوهي نوشته شود كه خواننده هميشه مشاهده چنين سبكي را از كتاب مقدس دارد. همين ترجمه به الكساندر پوشكين شاعر بزرگ روس الهام بخشيد تا در سال 1824 به برگردان شاعرانه آياتي از 33 سوره قرآن تحت عنوان تقليد از قرآن دست بزند. اشارههايي به قرآن در برخي از اشعار ديگر پوشكين مشاهده ميشود (از جمله شعر پيغمبر كه هميشه جزو برنامههاي ادبيات روسي مدارس بوده است).36 علاقه پوشكين به قرآن تا اندازه زيادي با ارزيابيهاي متضاد اسلام توسط رومانتيكهاي اروپايي ارتباط داشت.
آثار پوشكين موجب رشد قابل توجه علاقه محافل وسيع خوانندگان روس به قرآن شد. نويسندگان و فلاسفه برجسته روسي مانند پطر چادايف، لو. تولستوي و ولاديمير سولويوف به قرآن علاقمند بودند. م. ميخاييلوف (1865-1829) مترجم زبردست اشعار شرقي ترجمه منظوم آياتي از قرآن را منتشر كرد.
در سال 1864 آخرين ترجمه روسي قرآن از زباني غير از زبان اصل به چاپ رسيد. اين ترجمه ك.نيكلايف37 از روي ترجمه فرانسوي آ.كازیمیرسكي شرقشناس و ديپلمات معروف بود كه تا سالهاي 1920 در فرانسه محبوبيت زيادي داشت. ترجمه قرآن توسط نيكلايف كه با گروه “اسلاو دوستان” ارتباط داشت، از مزاياي قابل توجه ادبي برخوردار بود. اين اثر كه به خوانندگان علاقمند اجازه داد از مراجعه به ترجمههاي ثقيل قديمي بينياز شوند، تا سال 1917 پنج نشر داشته و در سال 1998 در قزاقستان به صورت كادويي به مناسبت انتقال پايتخت از آلماتي به آستانه تجديد چاپ شد.
در سال 1859 با تأمين مالي گئورگي اسقف ارشد قازان، عضو سينود مقدس كليساي ارتدوكس روسيه، فرهنگ واژهياب كامل قرآن و كليد همه واژهها و اصلاحات متن قرآن براي زمينهسازي جهت مطالعه مباني ديني، حقوقي، تاريخي و ادبي اين كتاب منتشر شد. هدف اين بود كه تعداد معيني از نسخههاي اين كتاب در اختيار آكادمي روحاني قازان قرار داده شود كه آنجا با همت اسقف مذكور بخش زبانهاي شرقي افتتاح شده بود. اين كار توسط ميرزا محمدعلي حاجي قاسم اوغلي كاظمبك (1870-1802)، شخصيتي معروف و برجسته، انجام گرفت. ميرزا كاظمبك به خانواده نجيب در شهر دربند تعلق داشت و متولد شهر رشت (ايران) بود كه پدرش در آنجا بعد از مراجعت از سفر حج با زيبارويي به نام شرفالنساء ازدواج كرده بود. اين جوان كه فقط تحصيلات سنتي اسلامي كسب كرده بود، به گفته همعصرانش، “يكي از جواهرهاي درخشان جهان شرقي” و ” يكي از پدران شرقشناسي روسيه” شد. او مكتب معروف شرقشناسي قازان را تأسيس كرد و گروهي از شرقشناسان سنپترزبورگ را تربيت نمود. كاظمبك اولين رئيس دانشكده زبانهاي شرقي دانشگاه سنپترزبورگ، استاد افتخاري اين دانشگاه، برنده سه جايزه دميدوف آكادمي علوم و عضو وابسته آكادمي علوم سنپترزبورگ (1835) و نيز عضو يكسري آكادميها و انجمنهاي علمي اروپا و آمريكا بود. آثار وي در زمينه زبانشناسي، تاريخ، فلسفه، حقوق و ادبيات شرق اسلامي براي او افتخار نه تنها روسي بلكه اروپايي فراهم كرد. در سال 1851 در پي انتشار متن انگليسي كتاب دربند نامه كاظمبك برنده مدال طلاي ملكه انگليس شد.38 اسناد آرشيوي و از جمله اسنادي كه در ذيل ذكر شده است، نشان ميدهد كه كاظمبك يكي از كارشناسان اصلي دولتي در همه امور مرتبط با اسلام بود.
كار بر روي “فرهنگ واژهياب” بيش از 25 سال (از سال 1834) ادامه داشته و مكرراً به خاطر شرايط شخصي مؤلف و نگراني از انتشار آثار مشابه در كلكته (نجوم الفرقان در سال 1836) و لايپزيگ المعجم المفهرس قرآن نوشته فلوگل، سال 1842) قطع ميشد. اما ويژگيها و محاسن كار كاظمبك29 (فرهنگ واژهياب او به ترتيب الفبا تنظيم شده است كه اين ترتيب لغات براي غير عربشناسان بسيار متناسب است و همه شيوههاي كاربرد لغات نيز ذكر شده است)40 نويسنده را به ضرورت ادامه اين كار متقاعد كرد. در سال 1855 كاظمبك به پاس كار خود كه هنوز به صورت نسخه خطي وجود داشت، برنده نشان شير و خورشيد درجه اول ايران شد.41
كتابي كه با پول كليساي ارتدوكس منتشر شد، موجب يورشهاي جاهلان متحجر الفكري شد كه نويسنده را به تبليغ اسلام به حساب كليساي ارتدوكس متهم كردند. كاظمبك مجبور شد به توضيحات گسترده شيوه و اهميت كار خود بپردازد.42
انتشار اين كتاب، نشاندهنده برطرفشدن شكاف چندقرني بين اسلامشناسي روسي و شرقشناسي غربي بود. در آن زمان در روسيه كلكسيون مهم جهاني نسخههاي خطي تشكيل ميشد كه دربرگيرنده تعداد زيادي از نسخههاي درجه عالي قرآن بود.
كلكسيونهاي نسخ خطي و قسمتهاي قرآن در روسيه همراه با تأسيس كتابخانه عمومي در سنپترزبورگ (سال 1795؛ نام فعلي اين كتابخانه، كتابخانه ملي روسيه است) و موزه آسيايي آكادمي علوم (سال 1818؛ اكنون شعبه انستيتوي شرقشناسي آكادمي علوم روسيه در سنپترزبورگ است) تشكيل شدند. طي سالهاي متمادي جمعآوري نسخ خطي، در سنپترزبورگ مجموعههايي از قرآن تشكيل شدند كه جزو بزرگترين مجموعههاي روسيه و اروپا محسوب ميشوند (228 نسخه در كتابخانه ملي روسيه و 171 نسخه در شعبه انستيتوي شرقشناسي در سنپترزبورگ). نسخههايي كه آنجا وجود دارند، نمونههاي كتابهاي 12 قرن از اواخر قرن 7 و اوايل قرن 8 تا اواخر قرن 19 را دربرگرفته و بدين ترتيب تمام مدت وجود كتاب خطي عربي را منعكس ميكنند. اين كتابها منطقه بزرگ جغرافيايي از بلاروسي تا آفريقاي غربي را دربرميگيرند. در مجموع، نسخ قرآن تنها بخش كوچك نسخ مكتوب را تشكيل ميدهد يعني سهم قرآن در اين كلكسيونها از سهم آن در حجم كلي كتابهاي جهان اسلام كمتر است. علتش اين است كه كتابخانه عمومي در سنپترزبورگ (كتابخانه روسيه) و موزه آسيايي آكادمي علوم (شعبه انستيتوي شرقشناسي آكادمي علوم روسيه در سنپترزبورگ) تنها آثاري را دريافت ميكردند كه يك جنبه ممتاز و جالب داشتند.
تاريخچه كلكسيونهاي قرآن در مجموع با تاريخچه تشكيل قسمت اسلامي مجموعههاي مذكور مطابقت دارد. قرآنها جزو اولين آثار بخش نسخ خطي كتابخانه عمومي و موزه آسيايي بودند. نسخههاي قرآن در ميان آثاري هم كه در مرحله آخر، كلكسيون اين مؤسسات علمي را تكميل كرد بودند. در طول قرن 19 نسخهها و قسمتهاي منحصر به فرد قرآن از منابع خصوصي اروپا و شرق خريداري شده، به صورت هديه يا جزو غرامات جنگي دريافت ميشد. كتابخانه عمومي از ورثه ژ. مارسل (1854-1776) شرقشناس فرانسوي بخش قابل توجه نسخ خطي عربي را (133 واحد نگهداري؛ اكنون در بنياد 921 است) خريد. اين كلسيون توسط شرقشناس مذكور در جريان اقامت وي در مصر همراه با نيروهاي ناپلئون گردآوري شده بود. قسمتهاي قرآنهايي كه به خط كوفي نوشته شده و عمدتاً از مسجد عمر بالعاصي (قاهره. ساخت سال 643) برگرفته شده بود، مايه افتخار دارندگان اين كلكسيون است. اين مجموعه از نظر تعداد نسخهها به خط كوفي و نسخ خطي بر روي كاغذ پوستي در مقام اول در اروپا و در يكي از مقامهاي اول در جهان قرار دارد. قسمتهاي اوليه قرآني كه در شعبه انستيتوي شرقشناسي در سنپترزبورگ نگهداري ميشوند (20 نسخه) با كلكسيون مارسل همگون هستند.
در سال 1869 فون كاوفمان استاندار تركستان به اصطلاح قرآن عثمان يا قرآن كوفي سمرقندي را تسليم كتابخانه عمومي كرد. اين قرآن به مسجد خواجه احرار سمرقند تعلق داشت و بايد يكي از برجستهترين نسخ قرآن در جهان محسوب شود.43 آ. سبونين (؟ – 1867)، شاگرد روزن[عربيدان پرآوازه و] بنيانگذار عربيپژوهشي در روسيه (1908-1849) كه اين نسخه را مورد تجزيه و تحليل مفصلي قرار داد، نتيجهگيري كرد كه اين نسخه در خاورميانه (احتمالاً در عراق) در قرن دوم هجري نوشته شده است.44 اين كار مقدم بر آثار 25 سال بعد برگشتراسر [عربيدان] و آرتور جفري] زبانشناس كه در تحقيقات مربوط به قرآن آثار ارزندهاي نگاشته است] درباره ضرورت مطالعه برنامهريزي شده و توصيف نسخههاي قرآن بود.
در سال 1905 در سنپترزبورگ كپي اين نسخه توسط پيسارف به صورت كتاب قطع بزرگ منتشر شد.45 تنها قسمت ناچيز تيراژ 50 نسخهاي اين كتاب در بازار كتاب عرضه شد. در طول سالها اين كتاب هديه عادي دولت روسيه به حكام كشورهاي شرق (تركيه، ايران، افغانستان و بخارا) بود. يكي از نسخههاي آن تقديم اعليحضرت امپراتور روسيه شد.
در سال 1942 آ.جفري و مندلسون كه كتاب پيسارف را در اختيار خود داشتند، در سطح علمي جديدي ويژگيهاي اين نسخه را مورد مطالعه قرار دادند.46 آنها نشر قرآن كه در قاهره انجام گرفته بود را در اختيار داشتند در حالي كه شبونين واژههاي نسخه خود را مطابق با كتاب فلوكل كه در آن زمان از همه معتبرتر بود، بررسي ميكرد. در اين رابطه معلوم ميشود چرا تعداد تفاوتهاي لغوي كه جفري و مندلسون كشف كردند، از تفاوتهايي كه شبونين ذكر كرد، كمتر بود.
در سال 1937 انستيتوي شرقشناسي شانس آورد و از وارث اي.نوفل، اهل طرابلس لبنان و استاد زبان عربي و حقوق اسلامي در گروه آموزشي زبانهاي شرقي وزارت امور خارجه، قسمت بزرگ قرآن (حدود 40% متن) به خط حجازي را خريداري كرد. اكنون كاملاً روشن است كه مطالعه اين نسخه خطي كه شامل اثراتي از مراحل مدونكردن متن مقدس است، ميتواند بسيار جالب و مفيد باشد.
پاورقيها:
1 – كراچكوفسكي در اين زمينه همانند زمينههاي مهم ديگر پيشاهنگ بوده است. رجوع كنيد به: كراچكوفسكي، ترجمه روسي قرآن در نسخه خطي قرن 18، مسكو، لنينگراد، 1934. در اين زمينه گريازنويچ كار زيادي انجام داد. در ميان آثار عمومي درباره اسلام در روسيه كه در سالهاي اخير منتشر شده است بايد به آثار و پژوهشهاي ذيل اشاره كرد: لاندا، اسلام در تاريخ روسيه، مسكو، 1995؛ مالاشنكو، جهان مسلمان جامعه مشتركالمنافع، مسكو، 1996. آغاز طرح بزرگ آكادميك انتشار دائرةالمعارف ” اسلام در سرزمين امپراتوري سابق روسيه” (مسكو، 1999، گردآورنده پروزوروف) اهميت خاصي دارد.
2 – رجوع كنيد به: آنتونويچ، متون بلوروسي به خط عربي و سيستم املايي آنها (ويلنيوس، 1968)؛ دميدچيك. آثار ادبيات بلوروسي به خط عربي و افسانه معراج محمد، مسكو، 1987؛ مسائل فرهنگ عربي. به ياد كراچكوفسكي، مسكو، 1987 و….
3 – سياههبرداري اصيل نهاد سفارتي سالهاي 1560 كه اكنون در كتابخانه ملي روسيه (سنپترزبورگ) نگهداري ميشود.
4 – نام اين شخص، پطر گريگوريويچ سوين بود.
5 – آرشيو دولتي اسناد قديمي روسيه، اين مجموعه از قسمتهاي مختلف تشكيل شده و در نيمه اول قرن 17 تدوين شد.
6 – منظور سوره نحل است؛ ظاهراً فاتحه را بهعنوان سوره مستقل حساب نكرده بودند.
7 – رجوع كنيد به: موروزوف، فهرست مختصر نسخههاي خطي عربي و اسناد آرشيو دولتي روسي اسناد قديمي (مسكو، 1996).
8 – حداقل سه نسخه از اين كتاب حفظ شده است. آرشيو دولتي روسي اسناد قديمي.
9 – ميتوان به سه ويژگي اصلي اين ترجمهها اشاره كرد. قبل از عنوان اين كار مترجم گمنام، اشارهاي به تقديم اين كتاب توسط سفراي لهستاني به تزارها ايوان و پطر در 6 اوت 1683 آمده است. اشعار روي آرم به صورت منثور ترجمه شده ولي پسگفتار نويسنده گمنام اين كتاب ترجمه نشده است.
10 – اين كتاب كه در لووف منتشر شد در كتابخانه شخصي پطر اول نيز وجود داشت.
11 – در آرشيو دولتي روسيه دو نسخه از اين كتاب حفظ شده است.
12 – محمد رهبر، مريم مقدس را ستوده….
13 – اين ترجمه در سال 1716 در ماه دسامبر به دستور اعليحضرت تزار روسيه در چاپخانه سنپترزبورگ به چاپ رسيد.
14 – در اين رابطه رجوع كنيد به: يفرموف، “كشف كتاب نادر”، آرشيو دولتي روسي اسناد قديمي، مسكو، 1888.
15 – اين كتاب مكرراً در مكاتبات ميخاييل آوراموف مدير چاپخانه سنپترزبورگ با آلكسي ماكاروف منشي شخصي پطر اول ذكر شد ولي نام مترجم در نامههاي آنها هم ذكر نشد.
16 – براي مثال، عنوان سوره بقره چنين ترجمه شده است: «اين فصل از طرف شما براي ارسال به مكه نوشته شده است».
17 – وي در سال 1697 عضو سفارت كبير پطر كبير به اروپاي غربي بود كه در آنجا فعاليتهاي جاسوسي انجام ميداد. رجوع كنيد به: آندورييف، گريگوريف. مترجمين و ترجمههاي قرآن به زبان روسي: مرحله ماقبل انقلاب اكتبر. قرآن در روسيه (مطالب ميزگرد)، قرآن كريم در روسيه: ميراث معنوي و سرنوشت تاريخي (مسكو، 1997).
18 – آرشيو BAN, 33.7.6.
19 – در آوريل سال 1721 دميتري كانتمير با پطر اول قرارداد رهايي مولداوي از يوغ تركيه و الحاق آن به روسيه را منعقد كرد. كانتمير پطر كبير را در لشگركشي وي به ايران همراهي كرد و نويسنده بيانيههاي پطر خطاب به مسلمانان بود. آرشيو شرقشناسان سنپترزبورگ شامل آرشيو كانتمير هم است.
20 – د. كانتمير. كتاب” سيستم” يا “وضعيت دين محمدي” به فرمان اعليحضرت پطر كبير در سنپترزبورگ (1722) به چاپ رسيد.
21 – آرشيو تاريخي دولتي روسيه.
22 – فرمان مورخ 17 ژوئن 1773 سينود مقدس درباره تسامح با همه مذاهب و منع اسقفهاي ارتدوكس از مداخله در امور مربوط به مذاهب ديگر و از جمله در ساخت خانههاي دعاي آنها به جاي رياست دولتي در كتاب: “قرآن در روسيه”، ص 143-141.
23 – حجم نسخه قرآن كه در سنپترزبورگ به چاپ رسيد، 447 صفحه به اضافه يك برگ و فهرست اغلاط بود. در مجموع 13 غلط چاپي ذكر شد كه عمدتاً با حركات اصوات ارتباط داشت. اين اطلاعات به زبان تاتاري منتشر شد.
24 – آلكساندر خراپويتسكي منشي كاترين دوم در دفتر خاطرات خود مورخ 17 دسامبر 1786 چنين كلماتي را كه كاترين خطاب به امير الكساندر ويازمسكي گفت، ذكر كرد: «در گفتوگو با دادستان كل سينود درباره مساجدي كه در مرز براي قرقيزيها ساخته شد و در رابطه با فرمان پيرامون انتشارالقرآن گفته شد كه اين كار نه براي معرفي دين محمدي بلكه براي جلب به چوب ماهيگيري انجام گرفت». كرومينگ توجه ما را به اين مطلب جلب كرد.
25 – «براي اعليحضرت مفيد است آگاه شود كه نشر كتب عربي توسط نقاشان سنپترزبورگ از نظر زيبايي از كتابهاي چاپ اروپا و حتي انگليس بهتر شناخته شده است». رجوع كنيد به: مكاتبات فلسفي و سياسي كاترين دوم با دكتر سيمرمان از 1785 تا 1792 (سنپترزبورگ، 1803).
26 – مطابق يكي از اسناد، در حالي كه هزينههاي چاپ تيراژ معادل 9292 روبل و 25 كوپك بود، سود فروش آن بالغ بر 12000 شده بود در حالي كه قيمت فروش يك كپي به 6 روبل و 5 كوپك ميرسيد. دو عامل باعث موفقيت تجاري اين نشر “قرآن قازان” و نشرهاي بعدي شد: خصلت اسلامي كتاب و كيفيت بالاي چاپ.
27 – نامه كاترين دوم مورخ 6 مه 1788.
28 – در سال 1861 وزير آموزش و پرورش عمومي لازم دانست چاپ قرآن براي مسلمانان فقط در چاپخانه دانشگاه صورت بگيرد اما وزارت كشور با اين ديدگاه موافقت نكرد. به مصوبه كابينه وزيران مورخ 25 اكتبر 1849 استناد كرد كه به موجب آن قرآن ميتوانست در چاپخانههاي خصوصي هم چاپ شود.
29 – آرشيو دولتي روسي اسناد قديمي، 16 فوريه 1859.
30 – تاكنون در خانوادههاي زيادي نسخههاي اين چاپ قرآن بهعنوان ارث بزرگ خانوادگي نگهداري شده است. يكي از اين نسخهها در گزارش تلويزيوني درباره خانوادههاي آديغه كه از كوزوو به روسيه بازگشتند، نشان داده شد. نياكان آنها كه اواسط قرن 19 ميهن خود را ترك كرده بودند، اين كتاب را با مواظبت تمام پيش خود نگه داشتند.
31 – بلانشر، درآمدي در قرآن (پاريس، 1947)، رضوان. قرآن و قرآنشناسي، اسلام، شرحهاي تاريخي. به اهتمام س. پروزوروف (مسكو، 1991).
32 – آرشيو دولتي روسي اسناد قديمي، 11 اكتبر 1849.
33 – همانجا.، برگ 18.
34 – «كتاب يك عرب به نام محمد كه در قرن ششم اين كتاب را بهعنوان كتاب نازل شده از آسمانها و خود را آخرين و بزرگترين پيغمبر الهي اعلام كرد». سال 1790.
35 – قرآن محمد، ترجمه از زبان عربي به زبان انگليسي با ضميمه توضيحات تاريخي درباره همه نكات مبهم كه از معتبرترين تاريخدانان و مفسران عربي قرآن برگرفته شده است. ترجمه به زبان روسي از آلكسي كولماكوف، سنپترزبورگ، 1792.
36 – ولاديمير سولويوف، “اهميت شعر در آثار پوشكين”، سنپترزبورگ. كاشتالوا، “تقليدي از قرآن پوشكين و منشأ آن”. يادداشتهاي هيئت شرقشناسان، سال 1930 و….
37 – قرآن محمد كه از زبان عربي به زبان فرانسه توسط كازيميرسكي مترجم سفارت فرانسه در پاريس ترجمه شد، همراه با توضيحات و زندگينامه محمد، از زبان فرانسه ترجمه نيكلايف. مسكو، 1864.
38 – براي كسب اطلاعات بيشتر درباره كاظمبك رجوع كنيد به: رضاف، محمدعلي كاظمبك. مسكو. 1989.
39 – كاظمبك از سيستم پيشنهادي اسلوبي كرودن براي فرهنگ واژهياب تورات استفاده كرد.
40 – در سالهاي اخير چند فرهنگ لغت كه در آنها واژهها به ترتيب الفبا قيد شدهاند از زير چاپ در آمدند. از جمله ميتوان به فرهنگ مجمع لغوي عصري جبران مسعود (بيروت 1967) و فرهنگ لغت عربي – روسي لهجه سوري (مسكو، 1978) اشاره كرد.
41 – كار كاظمبك تاكنون اهميت علمي خود را حفظ كرده ولي يك عيب دارد كه تقصير كاظمبك نيست. فرهنگ واژهياب او بر متن قرآن گوستاو فلوگل استوار است كه اكنون همه جا جاي خود را به چاپ قاهره داده است.
42 – مجمع وزارت آموزش و پرورش روسيه (1859).
43 – همزمان تلاش به عمل آمده بود تا پايه مرمري كه گويا مخصوصاً براي اين نسخه قرآن ساخته شده بود به سنپترزبورگ آورده شود. ولي اين پايه كه در سالهاي 1405-1400 به دستور تيمور لنگ ساخته شده بود، مخصوص نسخه عظيمالحجم قرآن به خط محقق بود كه به نام “قرآن بايسنقر” شناخته شده است. اين پايه در مسجد بيبي خانم سمرقند وجود داشت ولي به علت وزن بسيار زياد آن از انتقال اين پايه (بوح) به سنپترزبورگ صرفنظر كردند.
44 – نكته جالب توجه اينكه اثر شبونين در سال 1905 در سنپترزبورگ توسط يك تاتار به نام حسين اوروسوف ترجمه شد و به چاپ رسيد. شبونين در مصر متن شبيه به “قرآن عثمان” را پيدا كرد(1901).
45 – قرآن كوفي سمرقند كه طبق روايت توسط عثمان خليفه سوم (656-644) نوشته شد. انتشارات انستيتوي باستانشناسي سنپترزبورگ به اهتمام اوسپنسكي و پيسارف. (سنپترزبورگ، 1905).
46 – جفري، مندلسون، املاي نسخه سمرقندي قرآن، مجله انجمن شرقشناسي آمريكا، 1942.
* این مقاله سال 1381 در شمارگان 121، 122 و 123 نشریه «گلستان قرآن» منتشر شده است. برگرفته از وبسایت دانشنامه موضوعی قرآن.